آتیش و دود غوغایی بود | متن مداحی | حاج مهدی سلحشور
آتیش و دود غوغایی بود
اومده بودن همه مردم برای تسلیت با هیزم
لا ترفعوا اصواتکم نرفته از یاد مدینه
اما چرا فریاد کینه
کی باورش میشد که بسوزه بهشت احمد
اخه مگه ندیدن که زهرا پشت در اومد
تنها پناهش اونجا خدایا دیوار و در بود
شبیه قلب سوختش بمیرم در شعله ور بود
اما تا اخرین دم برای مولا سپر بود
پر شد عالم از ناله های زهرا
میگفت جونم فدای راه مولا
وای مادر
****
چی شد خدا روز عزا
جلوی چشم همه اصحاب
شکسته شد حرمت مهتاب
تو کوچه ها میشد ادا
اجر عزیز قلب طاها
با طعنه سیلی خدایا
مولامون و کشوندن تو کوچه با دست بسته
شد تنها یارش اما یه یاس قامت شکسته
تو کوچه ها خمیده دویده دنبال حیدر
با تازیانه ها رفته بر باد امال حیدر
فقط خدا خبر داره ای وای از حال حیدر
پر شد عالم از ناله های زهرا
میگفت جونم فدای راه مولا
وای مادر
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net


بازتاب: متن شعر ای بانوی روز جرا فاطمه فاطمه مهدی سلحشور فاطمیه 1395