الهی سایه ات با من بمونه * محمدحسین پویانفر

بازدید: 722 بازدید

الهی سایه ات با من بمونه

برام با تو فقط بودن بمونه

لباس کهنتو تن کردی اما

دعایی کن که پیراهن بمونه

ببین پیرم ببین پیر گلوتم

ببین جونم که درگیر گلوتم

نرو پنجاه ساله صبر گردم

اسیر بوسه‌ از زیر گلوتم

گلو بوسیدم اما سوخت زینب

از این آتیش سراپا سوخت زینب

گمونم آتیش دیوار و در بود

عزیزم مثل زهرا سوخت زینب

میخواستم چاک پیرهن رو ببوسم

لباس و خود و جوشن رو ببوسم

زدم بوسه به این حنجر ولی حیف

نذاشتی پشت گردن رو ببوسم

دارم دنبال تو بی بال میرم

به دنبالت فقط از حال میرم

بمون پیش یتیما سخته امشب

بزار من جای تو گودال میرم

نه تنها نیزه هاشونو آوردن

با چمکه رد پاشونو آوردن

تو اینا چارصدتا پیرمرده

عصاشونو عصاشونو آوردن

عزیزم تیرشونو کُند کردند

سلاح پیرشونو کند کردند

تو رو با صبر میخوان سر ببرن

لب شمشیرشونو کُند کردند

شاعر: حسن لطفی

 

.
.

روز عاشورا  محرم ۱۳۹۹ کربلایی محمد حسین پویانفر

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر