این روا نیست که حال همه پر غم باشد * محمدحسین پویانفر

بازدید: 929 بازدید

این روا نیست که حال همه پر غم باشد

فرصت با تو نشستن چقدر کم باشد

چقدر زود گذشت و چقدر خوب گذشت

دو سه شب مانده که این بزم فراهم باشد

حیف شد با تو نشد خوب رفاقت بکنم

به دلم آتش دوریست چه مرهم باشد

تو اگر فکر منی خوب و بدم را بردار

چون همه سود فروشنده به دَرهَم باشد

به عبادات من ای کاش خودت رحم کنی

ورنه هر سجده من سجده بَلعَم باشد

کاش میشد همه سال همین ماه شود

رشته الفت ما محکم محکم باشد

همه بندگی ام از نفس زهرا بود

سایه چادر او بر سر عالم باشد

دوست دارم که شبی محو علی باشم و بس

به سرم سایه ایوان طلا هم باشد

چون گریز عطش ما به لب ارباب است

رمضان در دل عشاق محرم باشد

بین هر مستحب و بین همه واجب ما

روضه اش بر همه اعمال مقدم باشد

ته گودال چه ها بر سر شه آمده است

که قد و قامت زینب ز غمش خم باشد

***

بهم ریخته صحرا بهم ریخته زینب بهم ریخته زهرا

بهم ریخته موهات بهم ریخته مقتل بهم ریخته اوضات

غروبه حسین بلند شو بگو حال و روز تو خوبه حسین

بگو شمر دیگه پا رو سینت نکوبه حسین

اذونه حسین چرا پیکرت زخمی و نیمه جونه حسین

چطور زینبت بی تو زنده بمونه حسین

 

.
شب ۲۷ ماه رمضان ۱۴۰۰ محمد حسین پویانفر

مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر