ای هلال خون دوباره سر زدی * کربلایی نریمان پناهی

بازدید: 498 بازدید

ای هلال خون دوباره سر زدی

ای محرم بار دیگر آمدی

خون به دامان افق جاری شده

زخم دل با دیدنت کاری شده

در تو باغ لاله ی پرپر بود

عکس لبخند علی اصغر بود

ای هلال خون چرا باز آمدی

آمدی اما سر افراز آمدی

در تو بینم اشک خیر الناس را

زخم فرق حضرت عباس را

در تو بس داغ مکرر دیده ام

اربا اربا جسم اکبر دیده ام

در تو بینم خیمه های سوخته

کام خشک و دامن افروخته

در تو بینم صورت و خاک تنور

در تو بینم سینه و سم ستور

در تو بینم جسم هفتاد و دو تن

غرق خون افتاده بی غسل و کفن

در تو بینم گریه ی دردانه ها

کعب نی بر روی کتف و شانه ها

در تو بینم یاس نیلی پوش را

خون جاری گشته ی از دوش را

در تو پیدا آتش تاب و تب است

صورت یک مرکب بی صاحب است

در تو میبینم که از خون جبین

شسته وجه الله روی نازنین

در تو بینم چهره ها از خون خزاب

بر لب طفلی نوشته آب آب

باز گرد ای ماه اشک و آه

ترسم آید شمر دون در قتلگاه

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر