تمام سنگ ها بر صورتم خورد * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 1341 بازدید

تمام سنگ ها بر صورتم خورد

چرا که دخترت کوتاه قد بود

مرا پای سر عباس میزد

کسی که زجر دادن را بلد بود

در این یک هفته مشکل در نمازم

ادای صاد الله الصمد بود

مرا در بزم نامحرم که بردند

گمانم که فقط یک خواب بد بود

در ان مجلس که ما اصلا نرفتیم

هر ان کس که مرا  ان روز زد بود

شمردم زخم هایت را به خوابم

حدود یک هزار و هشتصد بود

همان خشتی که هر شب بالشم شد

که میدانست که سنگ لحد بود

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر