جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 1742 بازدید

جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم

چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم

از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است

کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم

حسرت بوسه بابا به دلت میماند

تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم

مثل یک مار گزیده به خودم میپیچم

جگر سوخته را نیست دوایی پسرم

بس که در کوچه زمین خورده ام و پا شده ام

نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم

هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اماه

دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم

مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی

مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم

مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی

من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم

سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین

برده ام ارث غریب الغربایی پسرم

آب هم گر بدهی باز دلم می سوزد

شده این حجره عجب کرب و بلایی پسرم

جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد

کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم

دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر

زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم

گریه بر بی کفن کرب و بلا کن در قبر

چون که بند کفنم را بگشایی پسرم

شاعر: عبد الحسین میرزایی

 

 

 

حاج سید مجید بنی فاطمه / شب سی ام ماه صفر ۱۳۹۸

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net