خورشید پشت ابر پنهون بود * حاج محمود کریمی

بازدید: 1115 بازدید

خورشید پشت ابر پنهون بود

خورشید از ابرا دلش خون بود

قلب دو عالم نبض این مرده

مردی که دورش ماه میگرده

این قلب هم امشب ترک خورده

خورشید از ابرا کتک خورده

اونا که نون فتنه رو خوردن

خورشید رو روی خاکا بردن

سَم اومد و آه از لبش افتاد

قلب دو عالم از تپش افتاد

این ماجرا تکرار تاریخِ

تکرار آتیش و در و میخِ

بازم طناب و دستای بسته

دستی که هستی بین اون دسته

بازم طنابی مرد شهر و برد

کوهی توی کوچه زمین میخورد

اشکاش از آتیشِ دلش داغه

داغیِ کتفش کار شلاقه

با دست بسته دنبال مرکب

انگار بازم راهی شده زینب

وقتی با صورت رو زمین افتاد

انگار شاه از صدر زین افتاد

از تشنگی بی جون و بی حاله

لب تشنه و زخمی تو گوداله

سر نیزه با گیسو در افتاده

خنجر به جون حنجر افتاده

چکمه چه کاری کرده باسینه

قاتل نشسته سینه سنگینه

 

 

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر