دو سه روزه سری به ما نمیزنی * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 877 بازدید

دو سه روزه سری به ما نمیزنی

من و بابا پیش خودت نمیبری

مگه میشه بی خبر از من بمونی

مگه میشه اخه تو بابای منی

از درد نخوابیدم از درد نمیشینم

از درد نمی خندم جایی رو نمی بینم

ببخش موهام یه خورده نا مرتبه

مصیبتام رو دوش عمه زینبه

بابا بابا

****

اون شبی که از روی ناقه افتادم

داشتم اونجا تو تنهایی جون میدادم

حرفای تو با عمه جون یادم اومد

تو بیابون مادرت و صدا زدم

راست می گفتی اون روزا قد اون کمونی بود

روی صورتش انگار رد اون نشونی بود

رو پاهای مادرت اون جا خوابیدم

دیگه نگم چه جوری از خواب پریدم

****

ای امون از غصه مجلس شراب

خاطراتش داره من و میده عذاب

سر تو بود حرمله هم نشسته بود

دقمون داد ناله و هق هق رباب

بی خبر چرا رفتی خیلی سخته تنهایی

موی تو روی نیزه خیلی شد تماشایی

میگم برات که شامیا چقدر بدن

به جای من عمه رو خیلی میزدن

.
.

متن شعر مداحی دو سه روزه سری به ما نمیزنی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر