زینب آمد به کربلا با آه سوزان * حاج محمود کریمی

بازدید: 1085 بازدید

زینب آمد به کربلا با آه سوزان

گفتا ای نازنین آمده بهرت مهمان

ای فدای سرت ای تن بی کفن

با گلوی پاره پاره با من حرف بزن

شام را با دم حیدری ویران کردم

تو که قرآن خواندی تفسیر قرآن کردم

تو شدی حیدر و من شدم فاطمه

شد چراغ دلم راس ماه علقمه

ای فدای سرت ای تن بی کفن

با گلوی پاره پاره با من حرف بزن

کی رود از خاطرم که رفتی از حرم

با لب تشنه به گوشم گفتی خواهرم

التملس دعا این تو این خیمه ها

شد یار و یاور من در سفر مادرم

ای فدای سرت ای تن بی کفن

با گلوی پاره پاره با من حرف بزن

من رفتم از کربلا با تازیانه ها

مانده جای کعب نی بر روی شانه ها

شرمنده هستم ای شه بی سر

رقیه ات مانده در گوشه ی ویرانه ها

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر