سرور بانوان جنت بود * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 2688 بازدید

سرور بانوان جنت بود

آنکه در شعله های در میسوخت

حیدر اما در آتش خجلت

از دره خانه بیشتر میسوخت

اسدالله بود و امر خدا

داد صبرش به بزدلان جرأت

یک نفر داد زد سره زهرا

ای بر آن صاحب صدا لعنت

جمعیت پشت در فراوان بود

دسته دسته زدند مادر را

نور رویش که چشمشان را زد

چشم بسته زدند مادر را

ایستاد و فقط تماشا کرد

دست بر روی دست همسایه

ترس از مرگ در وجودش داشت

بود دنیا پرست همسایه

داشت نظم جهان بهم میخورد

بانوی عالمین شد بی تاب

پیش چشم ابوتراب از تب

آب شد رفته رفته مادر آب

پیش از اینها خریده بود علی

تخته چوبی برای گهواره

از بده حادثه ورق برگشت

ساخت تابوت جای گهواره

کوه صبر است حیدر کرار

به غم و غصه دل نمی بازد

ولی این داغ داغ ناموس است

پهلوان را ز پا می اندازد

شرم بر این حکومت ننگین

هست حتی تصورش سنگین

مرتضی طعنه بشنود اما

قنفذ لعنتی شود تحسین

ماجرایی شبیه این ایام

سالها بعد اتفاق افتاد

قاتلان حسین جمع و یزید

مثل قنفذ به شمر جایزه داد

کیسه ای را که دست خولی بود

از طلاهای قیمتی پر کرد

بابت دقت هدف گیری

خیلی از حرمله تشکر کرد

لب و دندان سیدالشهدا

تا که بازیچه یزید شدند

گیسوان رقیه مثل حسن

در همان کودکی سپید شدند

 

 

.

شب ۲ فاطمیه دوم ۹۹ حاج امیر کرمانشاهی
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر