غروب بود یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود * محمدحسین حدادیان

بازدید: 1335 بازدید

غروب بود یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود

بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود

غروب بود / غریب بود

جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود

زیر چکمه های قاتلی که نانجیب بود

غریب بود / غبار بود

مادرش گوشه ی قتلگاه بی قرار بود

خواهرش پیاده بود و دشمنش سوار بود

غبار بود / شلوغ بود

دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود

کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود شلوغ بود

پیکرت یه روز مانده بر زمین رها حسین من

السلام علی غسیل بالدما حسین من

کشته ی حسادت مردم بی وفا حسین من

السلام علی ذبیح بالقفا حسین من

****

کبود بود مثل مادرش تمام صورتش کبود بود

میکشه آدمو اینکه قاتلش حسود بود

کبود بود / شهید بود

خواهرش رسیده بود و دیگه نا امید بود

جای زخم تیر و نیزه رو تنش شدید بود

شهید بود / اسیر بود

پیکر مطهر حسین در حصیر بود

دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بود اسیر بود

مادرت رسیده تا گودی قتلگاه حسین من

خمیده خمیده رسیدم به تو

شکستم شکستم دم جسم تو

عزیزم عزیزم شبیه تنت

بریده بریده میگم اسمتو

دونه دونه زخماتو بستم

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی محمدحسین حدادیان

ولادت امام جواد و علی اصغر سال ۱۴۰۰

خرید آنلاین کتاب مداحی ۱۴۰۱ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر