هر طرف میداد جولان | متن مداحی | محمدرضا طاهری
هر طرف میداد جولان مرکب و شمشیر را
لرزه می انداخت جان هر جوان و پیر را
هر ملک با مجتبی فریاد جانم می کشید
تا که سر میداد قاسم نعره تکبیر را
قدرت بازوی او در بند بازوبند بود
باز کرد از دست شیری نامه ای زنجیر را
نو غزال هاشمی می کند نسل گرگ را
گر عوض میکرد دستی از قضا تقدیر را
در نبرد تن به صد تن هم هماوردی نداشت
چون کند با یک سپر باران سنگ و تیر را
نیزه ها انداختش هم از نفس هم از فرس
نعل اسب و گل ندارد زحمت تفسیر را
گرگ ها با زخم های کهنه از جنگ جمل
می گرفتند از غزالی انتقام شیر را
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.


بازتاب: زدم به میدون بی زره به عشقت پوشیدم | متن مداحی | حسین طاهری