وا کرد کم کم خواند و به دقت * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 420 بازدید

وا کرد کم کم خواند و به دقت نامه را تا کرد کم کم

انگشت مسلم شک داشت اما باز امضا کرد کم کم

کوفه دوباره زد زیر حرف خویش و حاشا کرد کم کم

یک جا بهم ریخت کوفه نمازی را که بر پا کرد کم کم

بعدش نشست و نامردی خود را نگا کرد کم کم

کوچه به کوچه نعلین نامردیش را پا کرد کم کم

تا که سرت را از جمع اعضای تو منها کرد کم کم

شمشیر بر خواست از روی زانوی کمانی تیر برخاست

وقت نبردش از نای مسجد چند تا تکبیر برخاست

یک بار دیگر اه از نهاد کاسه های شیر برخاست

شمشیر لاغر امد گرسنه بر روی پیکر سیر

ای وای نیزه سمت تو زود امد ولی کن دیر برخواست

دار الاماره شد مثل گودالی که با تغییر برخاست

هم شال دارد هم از بنی هاشم به صورت خال دارد

محکوم کوفه حرز علی را هر که در دنبال دارد

با سنگ از بام کوفه خودش اداب استقبال دارد

فرقی ندارد یا طفل یا مسلم که سن و سال دارد

یک به هزاری یک صید ایا اینقدر جنجال دارد

کرب و بلایی از سنگ ها چون که تنی پا مال دارد

از تیر و نیزه از دور می اید گمانم بال دارد

روضه همین است هم شمر دارد کوفه هم گودال دارد

شمر سیه دل در کربلا اما زبانم لال دارد

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر