چه باید گفت از دوران دوری * حاج مهدی رسولی

بازدید: 1687 بازدید

چه باید گفت از دوران دوری

چه باید کرد با طغیان دوری

کسی آیا خبر از یار دارد

در این دوران بی پایان دوری

منی که تشنه جام وصالم

نمی سازد به جانم نان دوری

الا ای روزگار وصل خوش باش

که هستم همچنان مهمان دوری

یکی دست دل ما را بگیرد

برون آرد از این زندان دوری

نمی آمد به ما پرواز کردن

نمی آید به سر دوران دوری

دل نالایقانت را چه کردی

شهادت عاشقانت را چه کردی

یکی از شوق تو بی دست و بی سر

یکی از دوری ات تا روز آخر

یکی در آرزویت سر به سجده

یکی در جست و جویت پای منبر

یکی دنبال تو صحرا به صحرا

یکی دیگر پی ات سنگر به سنگر

یکی افتاده در پایت که دریاب

یکی دستش به دامانت که بنگر

سر وصلت جوانی سر شد و رفت

دل ما سوخت خاکستر شد و رفت

تو که ما را به هر سو می کشانی

کجا ما را به مولا می رسانی

چرا اینقدر با ما بی وفایی

چرا تنها نصیب این و آنی

ببین شرمنده ایم از جان ندادن

ببین دلخسته ایم از میهمانی

دل ما چیست جز دریایی از خون

سر ما چیست جز بار گرانی

ولی افسوس راز تو همین است

شهادت قسمت اهل یقین است

چه بهتر که شهادت کم بها نیست

به قیل و قال و حرف و ادعا نیست

شهادت قسمت مردان مرد است

که در قاموسشان غیر خدا نیست

چه بهتر بین خون خود بغلتد

کسی که هستی اش جز کربلا نیست

سلیمان زمان ما کسی بود

که در کوچش زمین هم آسمانیست

شهید زنده ای که زنده تر شد

نباید گفت دیگر بین ما نیست

کسی که روضه دار فاطمیه است

بماند چیزی از جسمش روا نیست

کسی که روضه دار داغ زهراست

خودش هم بی قرار داغ زهراست

کسی که ماتم مادر چشیده

شبانه در دل خاک آرمیده

به یاد فاطمه شب خفته در خاک

شبانه پا از این دنیا کشیده

تنش با یاد در آتش گرفته

دلش با ماتم زهرا تپیده

کسی که بی قرار کربلا بود

شب جمعه به اربابش رسیده

 

متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.

کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.

استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر