از خیمه دویدم دیدم که خمیدی
حال بد من رو بهتر که ندیدی
از گوشه گودال نالم رو شنیدی
دورم رو گرفتن بهتر که ندیدی
چشماتو که بستی در خون که تپیدی
دست منو بستن بهتر که ندیدی
دروازه ساعات با نیزه رسیدی
رفتم سر بازار بهتر که ندیدی
تو تشت طلای مجلس یزیدی
ما رو تو خرابه بهتر که ندیدی
صورت روی خاک قتلگاه کشیدی
تازیانه خوردم بهتر که ندیدی
سنگا به سرت خورد دردم رو خریدی
سنگا به سرم خورد بهتر که ندیدی
دیدم عوض آب سر نیزه چشیدی
کعب نی به من زد بهتر که ندیدی
حاج محمود کریمی / شب پنجم ماه صفر ۱۳۹۸
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست
یک پاسخ به “از خیمه دویدم دیدم که خمیدی * حاج محمود کریمی”