از روی دست های پدر بال و پر گرفت * سید مهدی میرداماد

بازدید: 1409 بازدید

از روی دستهای پدر بال و پر گرفت

خندید و خنده را ز لبان پدر گرفت

احساس کرد تیر پدر را نشانه رفت

با حنجرش برای امامش سپر گرفت

اری بزرگ زاده به باباش میرود

یک پر دو پر نه مثل پدر بیش تر گرفت

شش ماهه بود و بند دل مادرش رباب

از طرز دست و پا زدن او شرر گرفت

خون گلوش رفت به هفت اسمان و بعد

از حال زار عرش نشینان خبر گرفت

بابا میان معرکه حیران شد و سپس

زیر عبای خویش پسر را به بر گرفت

 

.
.

متن شعر مداحی از روی دستهای پدر بال و پر گرفت

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.