از سرا پای مدینه گِل غم میریزد * حاج محمود کریمی

بازدید: 548 بازدید

از سرا پای مدینه گِل غم می ریزد

اشک از دیده غم بار حرم می ریزد

از نگاه نگران برق اِلَم می ریزد

خوب پیداست که باران ستم می ریزد

آه آرامش زهراست بهم می ریزد

سایه خنده از این گلکده کم کم برود

یا قرار است که پیغمبر اکرم برود

نور از خنده لب های تَرَش می بارید

از گرفتاری امت به جزا می ترسید

دربه در در پی ارشاد بشر می گردید

مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید

در دلم شور عجیبیست نمی دانم چیست

در گلو بغض عجیبیست نمی دانم چیست

دخترت زار به سر می زند ای وای دلم

در دلم غصه شرر می زند ای وای دلم

پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم

حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم

یک نفر آمده در می زند ای وای دلم

دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست

بعد تو واسطه وحی خدا با ما کیست

این جوان کیست که از دیدن رویش در دل

غصه داخل شده و خنده ز لب شد زائل

آه یا رب شده انگار صبوری مشکل

گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل

با اجازه بگذارید بیایم داخل

با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد

پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد

مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است

ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است

شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است

به علی هم برسان روز خطر نزدیک است

وقت آتش زدن یاس و تبر نزدیک است

پدر آماده رفتن به سماوات ولی

نگران است برای غم فردای علی

تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد

نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد

آه از سینه افلاک برآمد هیهات

به علی فاطمه را باز امانت میداد

داشت اما خبر از غصه زهرا ای داد

این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت

دل سرشار غم شعله ورم درد گرفت

او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر

از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر

از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر

از غم حیدر خیبر شکنش داشت خبر

از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر

اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد

پر زد و دختر مظلومه او بر سر زد

 

.
شب ۲۷ ماه صفر ۸۹ حاج محمود کریمی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

 

مطالعه بیشتر