امشبی را شه دین در حرمش * حاج محمود کریمی

بازدید: 1727 بازدید

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است

مکن ای صبح طلوع

امشب همه اذن از او بگیرند

تا در یم خون وضو بگیرد

امشب همه در راز و نیازند

فردا به بهشت در نمازند

امشب شب بیعت حبیب است

در دشت شمیم بوی سیب است

امشب شه دین به خیمه گاه است

فردا به میان قتلگاه است

امشب شب قیامت کبرای دیگر است

هر لحظه یک گزارش صحرای محشر است

امشب رسد به گوش مناجات عاشقان

فردا به روی خاک بدن های بی سر است

امشب علم به دست علمدار کربلاست

فردا تنش به علقمه در خون شناور است

فردا سر عشق روی نیزه

فردا پره خون گلوی نیزه

چون کوه مجاهدانه عطشان

لب تشنه روان به سمت میدان

ماه حرم از فرس میفتد

لب تشنه ای از نفس میفتد

فردا جلوی چشم پیمبر

اربا اربا علی اکبر

تنها پره خون و پاره پاره

تیر است و گلوی شیرخواره

امشب رباب، دست دعایش بر آسمان

فردا تسلی دل او داغ اصغر است

امشب دعا به جان جوانان کند حسین

فردا به روی دامن او نعش اکبر است

امشب عطش گرفته ز قاسم توان و تاب

فردا به جای آب دهانش ز خون تر است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است

مکن ای صبح طلوع

فردا قد اسمان خمیده

با دیدن ان دست بریده

هفتاد ستاره روی خاک اند

فردا تن عشق چاک چاک است

فردا پره خیمه و شراره

فردا خلخال و گوشواره

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است

مکن ای صبح طلوع

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

 

مطالعه بیشتر