اومدن توی خونم قدم زدن * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 850 بازدید

اومدن توی خونم قدم زدن

توی کوچه بچه هامو هم زدن

شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم

بد جوری زندگیمو بهم زدن

من میخوام مثل بهار گریه کنم

بشینم با ذوالفقار گریه کنم

تو دلت پره منم دلم پره

پس کمی بخواب بذار گریه کنم

من میخوام به پات تمنا بیارم

اشکم و برا مداوا بیارم

پیش دست تو خجالت میکشم

تو خونه دستمو بالا بیارم

فاطمه حرف جدایی کم بزن

خودت این تابوتتو بهم بزن

بچه ها دارن تموشات میکنن

هر طوری شده پاشو قدم بزن

شاعر: علی اکبر لطیفیان

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net