اگه از مصیبات فردا بگم * کربلایی جواد مقدم

بازدید: 576 بازدید

اگه از مصیبات فردا بگم

بهم قول میدی تحمل کنی

همینقدر میگم که تو قتلگاه

باید هر چی دیدی تحمل کنی

اگه پاره پاره شد اخر تنم

یا حتی اگه با عصا کشتنم

اگه دیدی تو گودی قتلگاه

دارم توی خون دست و پا میزنم

نه تنها که انگشت و انگشترم

شاید پیرهنم هم به غارت بره

تن تکه تکه بشه بهتره

نبینم رقیم اسارت بره

شاید دست و پاتون و زنجیر کنن

تو زنجیر و غل بشکنه ساق ها

الهی که طاقت بیارن همه

زیر ضرب سنگین شلاق ها

یه جور سنگ از روی بام میزنند

میبی سر بچه ها خونیه

یه جور وا نمود میکنن توی شهر

که جرم شما نا مسلمونیه

یه بازاری هستش برا برده ها

توی کوچه های یهودی نشین

الهی که پات وا نشه اون جا ها

الهی برگردی تا اربعین

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر