ای سرو قطعه قطعه در خون * حاج محمود کریمی

بازدید: 674 بازدید

ای سرو قطعه قطعه در خون کشیده ام

ای دیده بسته از نگه ای نور دیده ام

داغت نشست تا به دلم ای همای جان

آتش گرفت لانه مرغ پریده ام

صد بار جان رسیده به هر گام بر لبم

تا در کنار پیکر پاکت رسیده ام

چون بر گ نسترن جگرم پاره پاره شد

تا گشت نقش خاک زمین یاس چیده ام

قوّت ز هر دو زانو و نورم ز دیده رفت

ز آن دم که بانگ یا ابتایت شنیده ام

تنها نه در کنار بدن بلکه نوک نی

گرید به زخم های تو رأس بریده ام

بعد از تو می دهند گواهی به مرگ من

رنگ پریده من و قد خمیده ام

ای اهل کوفه هلهله از چیست این همه

ساکت شوید من پدری داغ دیده ام

خلوت کنید معرکه جنگ را که من

گریم بلند بر گل در خون طپیده ام

هر کس که داغ دید گریبان درد ز هم

من در غم تو دامن دل را دریده ام

میثم کشد به شعله جهان وجود را

از آتشی که در دل او آفریده ام

شاعر: استاد سازگار

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.