باز هم توبه کنان پشت درت آمده ام * حاج محمود کریمی

بازدید: 2589 بازدید

باز هم توبه کنان پشت درت آمده ام

شب به امید عطای سحرت آمده ام

نظری کن که پی یک نظرت امده ام

نفس الوده به سوی گذرت امده ام

یاد دادی که اگر عاصی و سرگردانم

زشت این است رخ از روی تو برگردانم

نعمتم دادی و با نعمت تو بد کردم

مهلتم دادی و تقصیر مجدد کردم

لطف کردی عوضش غفلت بی حد کردم

بار ها انچه ز من بر نمی امد کردم

چه کنم عذر مرا گر نپذیری امشب

کاش از این بی سرو پا دست بگیری امشب

چشم من خشک شده حال بکا نیست که نیست

جرات معصیتم هست حیا نیست که نیست

دست بی خیر مرا اذن دعا نیست که نیست

خبری در دلم از نور خدا نیست که نیست

تا بخواهی تو در این قلب هوس هست که هست

حس وابستگی ام بر همه کس هست که هست

بار عام از تو رسیدست که دعوت شده ام

یکی از سفره نشینان ضیافت شده ام

خوب شرمنده این رسم رفاقت شده ام

باز بد جور هوایی زیارت شده ام

کربلا قبله دل هاست دلم تنگ شده

شاهد حال من اقاست دلم تنگ شده

***

پدری امده ارام کند دختر را

زینب اینجاست که بوسه بزند حنجر را

امده زنده کند خاطره مادر را

دم رفتن زده محکم گره معجر را

چقدر خواسته با گریه از او تا نرود

میدود پشت سر شاه که تنها نرود

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر