باز گرفته دلم برای مدینه * حاج محمود کریمی

بازدید: 948 بازدید

باز گرفته دلم برای مدینه

باز نشسته دلم به پای مدینه

شکر خدا عاشق دیار حبیبم

شکر خدا که شدم گدای مدینه

بال فرشتست سایبان قبورش

بال فرشتست خاک پای مدینه

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود محرمش

اهل ستم به پهلوی خیر النسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها

افروختند و بر جگر مجتبی زدند

وانگه صرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

پس ضربتی کز آن جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده موی

فریاد بر در حرم کبریا زدند

بس با زبان پر گله آن بضعه بتول

رو بر مدینه کرد که یا ایها الرسول

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این قالب تپان شده در بین خاک و خون

شاه شهید نا شده مدفون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشک و اه

خر گاه زین جهان زده بیرون حسین توست

پس روی بر بقیق به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کی مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی کس و بی اشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطه عقوبت اهل جفا ببین

ان سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه ز دوش مخالف جدا ببین

ان تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکه کربلا ببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر

سر های سروران همه بر نیزه ها ببین

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر