بانو شب میلاد تو انگار * سید مهدی میرداماد

بازدید: 997 بازدید

بانو شب میلاد تو انگار

صحن حرم ایینه بندان بود

حال قشنگی داشت گلدسته

لبریز از ایات قران بود

یادم می اید مادرم می گفت

حوض حرم دریاست ساحل باش

اینجا که می ایی به رسم عشق

پا تا به سر سر تا به پا دل باش

اینجا همه مانند اهویند

ضامن شدن ارثیثت می دانند

چشمان مردم غرق امید است

وقتی زیارت نامه می خوانند

معصوم اخت الرض المعصوم

نطلب شفاعه منک یا حورا

کل عثرتک بالجود معروفین

حیدر ابوک امک الزهرا

هر بار در صحن تو مشهد را

از راه خیلی دور میبینم

شب هم که باشد شهر را سرشار

از نور بیت النور می بینم

گم میشود تنهاییم در شهر

وقتی که باشم با تو رو در رو

هر بار در ایوان ایینه

می بینی ام می بینمت بانو

در های ما را مرقدت در قم

راهی به سوی مشهد و ری کرد

اری برای درک خوشبختی

باید ارم را تا حرم طی کرد

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر