با پا زدند بر در و در را صدا زدند * حاج محمود کریمی

بازدید: 1247 بازدید

با پا زدند بر در و در را صدا زدند

بی اطلاع امده و بی هوا زدند

دیدند چون حریف نبردش نمی شوند

دستش طناب بسته به او پشت پا زدند

یک عده جاهل متجاهر به فسق هم

لب تشنه امدند ولی اب را زدند

با جمع نا منظمشان سنگ ریزه ها

سیلی به روی مادر ایینه ها زدند

شیطان پرست های به ظاهر خدا پرست

حتی تو را برای رضای خدا زدند

یک نفر بر گرد مولا با سپر چرخیده بود

بهتر است این که بگویم با پسر چرخیده بود

سر نوشت شیعه را جور دیگر می زد رقم

در به سمت داخل کوچه اگر چرخیده بود

امده مولا به پای خویش و بیعت کرده است

در تمام شهر این گونه خبر چرخیده بود

تا همین اندهزه میگویم از بس ضرب داشت

یک نفر سیلی زد اما پنج سر چرخیده بود

میشد از طرز قدم هایش بفهمی با  شتاب

دور خود در عرض کوچه یک نفر چرخیده بود

ان که مصداق شریف جمله ی لولاک بود

سمت پهلویش چرا لولای در چرخیده بود

موجی رسید و هیبت دریا تکان نخورد

اتش گرفت دامنش اما تکان نخورد

او قول داده بود فدای علی شود

در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد

زهرا خودش علیست چرا کم بیاورد

چون کوه از مقابل ان ها تکان نخورد

با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد

طوری که اب در دل مولا تکان نخورد

مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود

این بود علتش اگر از جا تکان نخورده

وقتی نیاز داشت نیازش زنانه بود

وقتی دوید خادمه اقا تکان نخورد

ان ضربه غلاف مگر که چه کرده بود

از ان به بعد بازوی زهرا تکان نخورد

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر