با کلام به لشکر زدن عمه هام * حاج محمود کریمی

بازدید: 884 بازدید

با کلام به لشکر زدن عمه هام

دستامون بسته بود توی شهر شام

شام نشد حریف من و گریه هام

درسته دستم شکست همینه هر چی که هست

درسته دست طناب دستام و بست

تو صدام تکبیره ناله هام مثه تیره

گریه هام شمشیره

****

درسته خسته شدم یه دنیا راه اومدم

تموم راه و به نیزت ظل زدم

پا به پات باریدم پام و پس نکشیدم

من به جات جنگیدم

اخرم با اشکام مثه مادرم

ابروی این شهر و من می برم

ابروی بابام و من میخرم

****

درسته گریون شدم ضعیف و بی جون شدم

درسته نیلی شدم گلگون شدم

میشه شام تسخیرم قبل از اونکه بمیرم

انتقام میگیرم

روبروم برا اورده شد ارزوم

اومدی بسته شد چشام و تموم

کاش میشد که با تو میومد عموم

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

حاج محمود کریمی / شب پنجم ماه صفر ۱۳۹۵

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

 

مطالعه بیشتر