بلند مرتبه شاهی رسید کرب و بلا * حاج محمود کریمی

بازدید: 761 بازدید

بلند مرتبه شاهی رسید کرب و بلا

که اسمان همه در محضرش زمین می خورد

سپاه شام که بود و سپر به هم میزد

و کوفه هم قدم لشکرش زمین می خورد

میان هلهله ها در کنار محمل ها

نبود دست خودش دخترش زمین می خورد

یکی یکی علم خیمه های عاشورا

به گرد خیمه گه خواهرش زمین می خورد

کنار محمل او رخصتی فرشته نداشت

که جبرئیل همین جا پرش زمین می خورد

رسید بین خیام و ز فرط دلشوره

اگر نبود علی اکبرش زمین می خورد

چه خوب بود که ابالفضل در کنارش بود

نمی گرفتش اگر معجرش زمین می خورد

رباب هم که از ان دور تیر ها را دید

چقدر دور سر اصغرش زمین می خورد

گذشت روز دهم جان خویش را می دید

بلند می شد و با پیکرش زمین می خورد

دوید تا که بگیرد سر عزیزش را

که دید پشت سرش مادرش زمین می خورد

سری به نیزه بلند است در بر زینب

مدام راس یکی در برش زمین می خورد

حسین رفت و اسیر ستم شد ال الله

حسین بود ولی همسرش زمین می خورد

***

به وقتی که خنجر شده کند و در استخوان ایستاده

زده دست و پا و پس از لحظه ای از تکان ایستاده

خوده روضه باز نشسته ولی روضه خوان ایستاده

نشسته یزید و برای لبت خیزران ایستاده

 

.
.

متن شعر مداحی بلند مرتبه شاهی رسید کرب و بلا

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر