بگو کجایی آهای آبروی آبرو * حاج محمود کریمی

بازدید: 1157 بازدید

بگو کجایی آهای آبروی آبرو کجایی

دوازده ماه پی تو گشت ماه کوه به کوه بگو کجایی

دوباره برده تو را محرم دوباره کردست ارزو کجایی

شب رقیه است ز روضه ی عموست گفتگو کجایی

شبی که او گفت عمو نگیر از رقیه رو کجایی

برای سیلی بهانه دستش امده عدو کجایی

شدند خیره به گوش و گوشواره ام عمو کجایی

عمو به سرعت رسیده دست زجر از دو کجایی

یکی به گوشم یکی نشسته بر تَه گلو کجایی

مرا ز مویم بلند کرده زجر مو به مو کجایی

به لکنت او گفت عمو کجا عمو کجا عمو کجایی

خبر رسیده که دختری به محضر پدر رسیده

عموش رفته به خیمه از نبود او ضرر رسیده

به اصغر او گفت به تو عطش به من دو چشم تر رسیده

تو تیر خوردی ولی به گوش من از آن اثر رسیده

به تو سه شعبه به من دو شعبه بیشتر رسیده

سه شعبه و دست به ما رسیده هر چه شعله ور رسیده

شروع قصه است ولی رقیه قصه اش به سر رسیده

رقیه دیده که تِکه تِکه تِکه تِکه یک نفر رسیده

چنان مرا زد که جای گونه رنگ دست او پریده

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر