بین سرها همه گشتیم و سری پیدا شد * حاج محمود کریمی

بازدید: 949 بازدید

بین سرها همه گشتیم و سری پیدا شد

حرف مردی شد و صاحب جگری پیدا شد

می کشیدند رخش را هنری پیدا شد

تا که خورشید بسوزد قمری پیدا شد

از ازل خاک درش هر که جگر داشته شد

بیرق رایت العباس برافراشته شد

فهم ایجاد نفهمید ملاقاتش را

به خدا تا نفس صبح ماجاتش را

ابر لطف است ببینید عنایاتش را

کیست اینجا نگرفته همه حاجاتش را

چه شکوهی چه شهودی چه شتابی دارد

خوش به حال دل زینب چه رکابی دارد

به علی رفته رسیده جگر شیر درد

زهرا ها را همه با نعره تکبیر درد

سینه کوه به یک ضربه شمشیر درد

باد تیغش زهر خصم زمین گیرد درد

دشمن انداخته در بین یلان شوری را

یاد داده به همه رسم سلحشوری را

رفتی و پشت سرت اشک حرم در امد

رفتی و چند قدم پشت تو خواهر امد

خبر از تو که نشد گریه اصغر امد

باز با گریه بر او گریه مادر امد

پیش گهواره نشستست عروس زهرا

دختری گفت که باباست ولی واویلا

تو زمین خورید و جرات به حرامی امد

تو زمین خوردی و سر نیزه شامی امد

پشت هر ضربه شان بر سر ما می امد

تو زمین خوردی و با ناله پیامی امد

پدرم از نجف امد تو هم از خیمه بیا

مادرت امده با قد خم از خیمه بیا

چقدر پیکر تو پیکر تو  پر دارد

بین ابروی تو سخت است ترک بردارد

بعد تو خاک یتیمم روی معجر دارد

اخر ان خیمه تنها شده دختر دارد

خوب پیداست که چشم تو چرا شرمندست

وای بر من که گلویت به تکانی بندست

من نبودم که تو را با زدندت می بردند

رسمشان است به غارت بدنت می بردند

نیزه در کتف فرو کرده تنت می بردند

نه فقط خود و زره پیروهنت می بردند

رسمشان است که با نیزه بلندت بکنند

با سنان است که با نیزه بلندت کردند

تا سرت از سر نیزه به تکانی افتاد

پیش چشمان یتیمی به میانی افتاد

چشم زینب به تو با قد کمانی افتاد

کار ما بی تو به این …………..

کاش محکم تر از این خوب سرت می بستند

تا خجالت نکشی چشم ترت می بستند

.
.

متن شعر مداحی بین سرها همه گشتیم و سری پیدا شد

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر