بی زره بی شمشیرم اما * سید مهدی میرداماد

بازدید: 615 بازدید

بی زره بی شمشیرم اما مرد میدانم

پشت دشمن میلرزد وقتی رجز میخوانم

لا افارغ عمی باشد ذکر شعارم

هرگز مولای خود را تنها نمیگذارم

در سینه دارم عشق ثار الله

قربان راهش جان عبدالله

سالار زینب

****

من که در رگ های خود خون مجتبی دارم

چون قاسم شوق مردن در راه مولا دارم

گشته خشمی شرر بار شعله ور در نگاهم

بین انبوه لشکر یک تنه یک سپاهم

شکر خدا که دستم سپر شد

تا از عمویم رفع خطر شد

سالار زینب

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر