تو آیینه کبریایی علی ابن موسی * حاج محمود کریمی

بازدید: 1133 بازدید

تو آیینه کبریایی علی ابن موسی

عجب نیست مثل خدایی علی ابن موسی

منم که زدم دست بر دامن مهربانت

تویی که سریع الرضایی علی ابن موسی

منم کمترین رعیت ملک بی انتهایت

تو سلطان بر ما سوایی علی ابن موسی

مرا جای دادی کنارت ولی من کجا و

تو با جایگاهت کجایی علی ابن موسی

ندارم دگر ترسی از مردم چون کنارم

خودت قول دادی بیایی علی ابن موسی

شب عشق ما شیعیان است میلادت ای عشق

که دستم بگیری تو با دست امدادت ای عشق

قدم هات بر چشمم ای روح و ریحان نجمه

همه ای به قربان تو ای به قربان نجمه

شده چشم موسی ابن جعفر به روی تو روشن

که خورشید اورده ایزد به دامان نجمه

توجای خودت مادرت حق به افلاک دارد

که جان جهان شیر نوشیده از جان نجمه

تو فرمانروایی و پس مام تو مام سلطان

و اثبات شد هست هستی به فرمان نجمه

کسی که نشستست در بارگاهت نشسته

پی نان موسی ابن جعفر سر خان نجمه

به دل ذره ای نیست تردید علی ابن موسی

ولای تو شد شرط توحید علی ابن موسی

به پشت سرت از فرشته سپاه ایستاده

و پیش سپاه تو خورشید و ماه ایستاده

به پر های طاووس نه بلکه خیل ملائک

ز خود شهپری کنده در بارگاه ایستاده

نشستی به تخت ولایت به پیش تو یکسان

همه مثل هم چه گدا و چه شاه ایستاده

کنار ضریح پر از ازدحام تو امشب

امام زمان نفس و روحی فداه ایستاده

به شوق زیارت که زهرا به دیدارت اید

همه انبیا سلف بین راه ایستاده

دلم چون کبوتر به مشهد زند پر ز سینه

که ایم به سمت تو با مادرت از مدینه

دلی مثل اهو به دامت گرفتار دارم

سری مثل حلاج دلداده دار دارم

شنیدم که یک زائر خسته گفت امدم تا

زد دست تو درمان بگیرم که بیمار دارم

وجودم لبالب شد از حس مهر وجودت

دخیلم و با خاک نعلین تو کار دارم

سرا پا نیازم سرا پای دردم نگاهی

من از رو زدن بر کسی غیر تو عار دارم

چه بسیار کار نشد را که شد کردی و من

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر