تو روز را پای علی شب کرده ای * محمدحسین پویانفر

بازدید: 591 بازدید

تو روز را پای علی شب کرده ای بانو

وقتی حسن تب کرده تو تب کرده ای بانو

رخت حسینت را مرتب کرده ای بانو

کلا خودت را وقف زینب کرده ای بانو

زینب نگو زینب فقط غم داشت بانو جان

در کربلا خانوم تو را کم داشت بانو جان

آنجا که حسرت در دل رنجور سقا ماند

وقتی اباالفضلت میان خصم تنها ماند

لب تشنه ای در حسرت دیدار دریا ماند

وقتی علمدار حرم در علقمه جا ماند

آنجا شروع روضه سخت اسارت شد

خیلی به زینب بعد عباست جسارت شد

با تازیانه رنگ هر رخساره را بردند

نامرد ها حتی لباس پاره را بردند

پیش نگاه مادری گهواره را بردند

رأس علیِ اصغر بیچاره را بردند

با ریشخند خود نمک بر زخمها می ریخت

این حرمله پیش ربابت آب را می ریخت

آه از نهاد کودکان برخاست آه از شام

ترس تمام دختران بی گناه از شام

میساخت پیش چشم زینب قتلگاه از شام

مانده به روی قافله رد نگاه از شام

کاش یک لحظه فقط یک بار میشد بست

چشم حرامی را سر بازار میشد بست

زینب میان کوچه ای پر التهاب افتاد

زینب میان دردهایی بی حساب افتاد

در مجلس اغیار با قلبی کباب افتاد

آن اتفاقاتی که در بزم شراب افتاد

دختر ندارد تاب این بی حرمتی ها را

حرف از کنیزی شد خدایا لال کن ما را

 

.

شب وفات حضرت ام البنین ۹۹ محمد حسین پویانفر
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر