خبری آمد و خبر پیچید * حاج محمود کریمی

بازدید: 839 بازدید

خبری آمد و خبر پیچید

خبر کشتن قمر پیچید

در تمامی شهر قبل خبر

بوی صحرای شعله ور پیچید

علم افتاد و بین کرب و بلا

ضجه طفل خون جگر پیچید

سر عباس را به نیزه زدند

بین زنها همین خبر پیچید

چه سری روی نیزه بند نشد

نوک نیزه به موی سر پیچید

سرش افتاد چند باری تا

نیزه اش از سر گذر پیچید

نیزه دارش همین که راه افتاد

از روی نیزه باز ماه افتاد

پرده محملی کشیده شد و

ماه از پشت ابر دیده شد و

دید ام البنین چو زینب را

رنگ از صورتش پریده شد و

زینب اغاز روضه خواندن کرد

سخن از گریه ها بریده شد و

گفت مادر که جات خالی بود

زینبت جان به لب رسیده شد و

پسرت را همین که چشم زدند

چشمش از تیر ها دریده شد و

دست هایش که از بدن افتاد

قد اقای تو خمیده شد و

خبر کشتن ابالفضلم

بین نا مردمان شنیده شده و

در نبود یل بنی هاشم

شعله در خیمه ها طنیده شد و

معجر گاهواره غارت شد

زیور دختران کشیده شد و

***

الا مادر به قربون جمالت

رخ چون بدر و  ابروی هلالت

شنیدم کام عطشان جان سپردی

گل ام البنین شیرم حلالت

شنیدم دست هایت را بریدند

شنیدم چشم نازت را دریدند

چو طفلان این سخن ها را شنیدند

همه از هم خجالت می کشیدند

ای مدینه یاد داری پیش از این

یک مدینه بود و یک ام البنین

در کنارم باغ و بستان داشتم

هیفده سرو خرامان داشتم

یاد ان کانون احساسم بخیر

ای مدینه یاد عباسم بخیر

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

جدید ترین متن نوحه و متن مداحی از تمام مداحان در وب سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر