خواستم دست تو را باز نمایم که نشد * حاج محمود کریمی

بازدید: 1020 بازدید

خواستم دست تو را باز نمایم که نشد

پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد

همه هم دست شدند دست خدا را بستند

خواستم این گره کور گشایم که نشد

ریختند بر سر من دست ز تو بردارم

هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد

سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین

قنفذ آنقدر زد انداخت ز پایم که نشد

دست خود را به در سوخته حائل کردم

جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد

حیف شد بعد سه ماهی گل من وا میشد

میشد امروز بخوابد روی پایم که نشد

خواستم زودتر از این بروم نزد پدر

زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد

دست بشکسته اگر یاری زهرا میکرد

میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد

به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی

خواستم دست تو را باز نمایم که نشد

شاعر: حسین میرزایی

 

 

.

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر