خوب شد دردم دوا شد خوب شد * کربلایی جواد مقدم

بازدید: 921 بازدید

خوب شد دردم دوا شد خوب شد

دخترت حاجت روا شد خوب شد

میخوام همه شهرو چراغون کنم

یه شهرو به خرابه مهمون کنم

ببوسمت جلو چشای همه

صورتتو ستاره بارون کنم

من قهر نبودم که میگی آشتی

فقط میگم تو که دوسم داشتی

کاشکی منو تنها نمیذاشتی بابا بابایی

بیابونا نمیره از یادم

من خواب بودم از ناقه افتادم

به جون تو صد دفعه جون دادم بابا بابایی

****

آخره امشب گره وا شد خوب شد

خوب سرت مهمون ما شد خوب شد

تنت کجاست که میل آغوش کنم

قرآن بخون با جون و دل گوش کنم

یه کاری کن همه چی یادم بره

کتک های زجر و فراموش کنم

هر روز هولم داد و زمین خوردم

امروز دیگه طاقت نیاوردم

به چادر عمه پناه بردم بابا بابایی

پیدام نکرد و حرف بد میزد

به چادر عمه لگد میزد

به جای هر کس که نزد میزد بابا بابایی

****

آه از دنیا دل من سیر شد

این سه ساله از فراقت پیر شد

یه دختر و صحرای تاریک کجا

دست بزرگ صورت کوچیک کجا

بازار شام محله های شلوغ

شاپرک و کوچه باریک کجا

نمیدونم شاید که خواب دیدم

سرت رو تو بزم شراب دیدم

چه اشکی تو چشم رباب دیدم بابا بابایی

هنوز لبت پر از رد چوبه

تو چشمای سکینه آشوبه

بذار بمیرم که واسم خوبه بابا بابایی

دانلود فایل صوتی از اینجا

.
.

شب سوم محرم ۱۳۹۹ کربلایی جواد مقدم

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر