داشت آن روز زمین قصه ای از سر میخواند * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 1028 بازدید

داشت آن روز زمین قصه ای از سر میخواند

قصه دیگری از یاس معطر میخواند

رخ مولود چنان با رخ مادر میخواند

که پدر زیر لبی سوره کوثر میخواند

خانه غوغا شده انگار زمان برگشته

نکند حضرت زهرا به جهان برگشته

نه فقط دور و بر خانه او همهمه است

عرض تبریک به ارباب برای همه است

زینب آیینه به کف بر لبش این زمزمه است

به خدا خون علی در رگ این فاطمه است

دختری که نفسش جلوه زهرا دارد

پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد

تو که بالای سرت نور امامت داری

جزء این طایفه ای دست کرامت داری

محشری گشته به پا باز قیامت داری

چون که بر دوش ابالفضل اقامت داری

وقت پرواز تو افلاک بهم میریزد

تا می آیی به زمین خاک بهم میریزد

آمدی ناز ترین یاس معطر باشی

در دل خسته ما عاطفه پرور باشی

آمدی چند بهاری گل اکبر باشی

نفسی هم شده هم بازی اصغر باشی

باز لبخند بزن عشق خریدار تو است

کاشف الکرب ابالفضل شدن کار تو است

تو که در دلبری از ما مثَل بابایی

اسم بابا که میاری غزل بابایی

چشم بد دور چه شیرین بغل بابایی

ساده شیرین و صمیمی عسل بابایی

دم به دم می وزد از هر نفست بوی بهشت

دختر حضرت اربابی و بانوی بهشت

یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست

پس از این فاصله تا شام پریدن زیباست

پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست

بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست

عاشقم عاشق عشقی که تو در آن باشی

عشق من شهر دمشقی که تو در آن باشی

زائری آمده در قلب تو جا میخواهد

صحن زیبای تو را دیده صفا میخواهد

یک نفر آمده و اذن دعا میخواهد

او مسیحیست ولی از تو شفا میخواهد

باز با شوق یکی چادر کوچک آورد

دختری نذر نگاه تو عروسک آورد

یاد آن روز می افتم که اسیرت کردند

اول کودکی ات بود که پیرت کردند

حیف از آن یاس که یک روزه بر و بارش سوخت

دامنش دور ز چشمان علمدارش سوخت

پای پر آبله اش با تن تبدارش سوخت

از سر ناقه زمین خورد و دل زارش سوخت

شاعر: مجید تال

 

.
ولادت حضرت رقیه ۱۴۰۰ کربلایی حسین طاهری
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر