در هر قدم شوق شهادت بر سرم بود * حاج محمود کریمی

بازدید: 499 بازدید

در هر قدم شوق شهادت بر سرم بود

اشک عمو جاری ز چشمان ترم بود

پیراهنم جای زره بر پیکرم بود

شمشیر و تیغ و نیزه ها بال و پرم بود

می سوخت قلب سنگ ها بر زخم هایم

من قاسمم نجل امام مجتبایم

از زخم تن با تن یکی پیراهنم شد

زخمم فزون از حلقه های جوشنم شد

رنگین ز خون ابه گلویم دامنم شد

زخم دوباره مرحم زخم تنم شد

پامال سم اسب شد قد رسایم

من قاسمم نجل امام مجتبایم

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.