دیدم از خیمه نگاه پدر مضطر تو * حاج محمود کریمی

بازدید: 1018 بازدید

دیدم از خیمه نگاه پدر مضطر تو به فدای سر تو

کاش میمیرد ز فریاد پدر مادر تو به فدای سر تو

دیدم از لشکر بی شرم فقط هلهله را خنده حرمله را

که گرفتست به یک تیر نشان حنجر تو به فدای سر تو

دیدم از تیر سه شعبه گلم از خواب پرید گوش تا گوش درید

رعشه های بدنت در نفس اخر تو به فدای سر تو

دیدم ان دم که سر نیزه فرو رفت به خاک شدم از غصه هلاک

به سر نیزه در امد ز لحد پیکر تو به فدای سر تو

سر تو قاتل مادر ده ای نیزه نشین بس که افتاد زمین

سر سر نیزه بزرگ است برای سر تو به فدای سر تو

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت

وندر ان برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله های زار چیست

گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر