رفتی و زینب من مانده و این بستر تو * حاج محمود کریمی

بازدید: 961 بازدید

رفتی و زینب من مانده و این بستر تو

دل پریشان شده از غصه و غم دختر تو

بعد تو خانه نشینی علی شد آغاز

شد زمین گیر غمت فاطمه جان حیدر تو

بعد تو شیر خدا خنده نمیداند چیست

غصه دارد به دل غمزده اش دلبر تو

در دل شعله همه حاصل من دود شدی

ورشکسته شده دیگر به خدا همسر تو

کاشف الکرب علی زیر لحد خوابیدی

در دلم یاد تو از دیده نهان پیکر تو

هیجده ساله من یار جوان حیدر

شد سفیدِ ره من فاطمه موی سر تو

بر علی واجب شرعیست نماز آیات

چون گرفته ز جفا ماه رخ انور تو

چه کنم بعد تو با زخم زبان یا زهرا

می کند خنده به من قاتل خیره سر تو

مرغ عشقی که قفس را نفست پر کرده

کنده با قیچی کینه شده بال و پر تو

***

سر زینب به روی پای حسین

آسمان دلش بهاری شد

هاتفی گفت عرش می لرزد

باز اشک حسین جاری شد

پشت سِیلی ز اشک خاطره

چهره خنده روی مادر بود

شانه ای بین دستهای حسن

بین آن چند موی مادر بود

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر