ز داغت تیر هم گریان شد ای وای * حاج محمود کریمی

بازدید: 932 بازدید

ز داغت تیر هم گریان شد ای وای

نفس در سینه ات سوزان شد ای وای

خدا را شکر دستم زیر سر بود

سرت از پوست آویزان شد ای وای

***

گلو بوسیدم و دیدم ندارد

چنان زخمی زده مرحم ندارد

بمیری حرمله طفلی نمانده

که تیر تو ز نیزه کم ندارد

***

چه تیری دوخت حلقت را به بازو

چه تیری بند زد سر را به یک مو

عبا را میکشم شاید نبینند

نوکش بیرون زده از بین ابرو

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر