سرشک سرخم به رخ روانه * حاج محمود کریمی

بازدید: 736 بازدید

سرشک سرخم به رخ روانه

غریب و زارم در آشیانه

شرر کشد از دلم زبانه

به سینه دارم غم زمانه

کسی ز آه شراره خیزم

خبر ندارد به جز کنیزم

کجایی ای مهدی عزیزم

عدو مرا کشت در آشیانه

بیا بیا ای فروغ دیده

نظاره کن بر من شهیده

دلم شکسته قدم خمیده

که مانده کوه غمم به شانه

تو داغ مادر به سینه داری

مرا بود خون ز دیده جاری

تو را بود اشک سوگواری

مرا ز سیلی به رخ نشانه

مدینه غرق شرار و دود است

بیا بگو جرم من چه بود است

که عضو عضو تنم کبود است

نشانه دارد ز تازیانه

دوای من مرگ اجل طبیب است

تمام دردم غم حبیب است

علی غریب است علی غریب است

نشسته تنها کنار خانه

خزان شدم چون گل بهاری

به خود بپیچم به آه و زاری

که دیده صیاد کُشد به زاری

کبوتری را در آشیانه

نوشته بر خاک تربت من

فلک خورد خون به غربت من

به یاد اندوه و محنت من

سرشک میثم بود روانه

شاعر: استاد سازگار

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر