سلام یوسف زینب سلام ای نوحم * محمدحسین پویانفر

بازدید: 590 بازدید

سلام یوسف زینب سلام ای نوحم

هنوز بی کفنی ای شهید مذبوحم

خبر رسید برایم که بوریا شده ای

اسیر تابش خورشید کربلا شده ای

پس از تو بار امامت به روی دوشم بود

صدای قهقهه شمر توی گوشم بود

تو عاشقم شدی و من هم عاشق تو شدم

تو دین من شدی و من مُبَلِغ تو شدم

به قاب شام کشیدم حماسه برگشتم

اگر چه پیر شدم من خلاصه برگشتم

چهل شب است برادر غریب و تنهایم

چهل شب است که من کعبه الرزایایم

به زخم قلب عزادار من نمک زده اند

حسین چشم تو روشن مرا کتک زده اند

میان آتش خیمه عقیله سوخت حسین

غروب روز دهم یک قبیله سوخت حسین

همین که سنگ تراشیده خورد بر سر تو

تو ضعف کردی و ناله کشید خواهر تو

هنوز لحظه افتادن تو یادم هست

جدال بر سر پیراهن تو یادم هست

هزار چکمه ز رویت عبور میکردند

مرا به زور لگد از تو دور میکردند

تن تو پیش نگاهم بدون رخت شد و

سر تو بسته به یک شاخه درخت شد و

به جای آب و غذا غصه تو را خوردم

محله خودمان سنگ بی هوا خوردم

به صبر امر نمودی اگر خموش شدم

سوار مرکب بی پرده و چموش شدم

محله های شلوغ یهود را دیدم

شراب خوردن قوم حسود را دیدم

به روی تخت نشست و به رتبه ام خندید

چقدر در وسط حرف و خطبه ام خندید

مرتبا به دهان تو چوب میکوبید

به گریه هر چه که گفتم نکوب میکوبید

بنفشه رفتم از اینجا و لاله برگشتم

مرا ببخش بدون سه ساله برگشتم

شاعر: رضا قربانی

 

.
.

 

شب اربعین ۱۳۹۹ محمد حسین پویانفر


لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر