سکینه سکینه علیها سلام * کربلایی حسین طاهری

سکینه سکینه علیها سلام

کند تکیه بر اقتدارت خیام

که رکن خیامی و والا مقام

سکونی به سکان فُلک نجات

از این رو سکینه تو را گشته نام

گواهم همین تل در پیش روست

تو را سجده برده است دشت قیام

به نفس نفیس تو هم بازگشت

ضمیر عَلَیکُنَ مِنَی السَلام

سکینه سکینه علیها سلام

تو آن کعبه ی تیره پوشی که نور

حجاب تو را کرده است اِستِلام

کمالی چنین و جلالی چنان

علی وار و زهرا نشانی تمام

نرفته نخ معجرت دست باد

ندیده جمال تو را صبح و شام

تجلی زهرا نبود این بعید

که خیرالنسایت بنامد امام

سکینه سکینه علیها سلام

بکش تیغ آه و دودم سر بده

الا ذوالفقار علی در نیام

بخوان خطبه تا یادمان آوری

کلام الامیرِ امیرُ الکلام

به تعظیم شأنت جهانی اجیر

امیری تو و شام و کوفه اسیر

تجلی زهرا نبود این بعید

که خیرالنسایت بنامد امام

سکینه سکینه علیها سلام

علی خویی و زِینِ اَب منسبی

از آن رو که آیینه ی زینبی

وقاری که جِلباب پوشیده است

حیایی تو در نور پیچیده است

از آن خانه ای که تویی و رباب

نرفته حسینت به پایِ شتاب

عفیفه جلیله کریمه لقب

تو نور خدایی نسب در نسب

چه نوری که بر عالمی چیره شد

به خورشید کِی میتوان خیره شد

ندیدند جز نور در محضرت

گره های کوریست بر معجرت

به یک آهِ تو خَم شود پشت دین

بیا مثل زینب به منبر نشین

علی گونه با خطبه کولاک کن

بخوان مسجد کوفه را خاک کن

بخوان تا بلرزد زمین و زمان

بگو اُسکُتوا لب ببندد جهان

که کوفه علی را تجسم کند

که زنگ شتر دست و پا گم کند

که مسجد بلرزد ستون تا ستون

بِکِش کار ما را به مرز جنون

تجلی زهرا نبود این بعید

که خیرالنسایت بنامد امام

سکینه سکینه علیها سلام

.

با نوای کربلایی حسین طاهری
وفات حضرت سکینه ۱۴۰۱
جدیدترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.

مطالعه بیشتر