شبای جمعه مادر از خواب میپرید * محمدحسین پویانفر

بازدید: 4344 بازدید

شبای جمعه مادر از خواب میپرید

میگفت همش خواب میبینم گلمو بی تاب میبینم

بین دو نهر آب تنش رو به زیر تیغه آفتاب میبینم

آدرس کربلا رو داد کنار گودال با دلم قرار گذاشت

باز آروم و قرار نداشت

راضی شدم بی کفنی

یه بقچه داد یه پیروهن کنار گذاشت

باز آروم و قرار نداشت

حالا سر قرار رسیده زینب

حرم تا قتلگاه دویده زینب

سرتو میبرن سرم پایینه

خدا میدونه که بریده زینب

وای مادرت همش دعا میکنه

وای کی عدو تو رو رها میکنه

****

خونه مادری یادت هست که میذاشتم شبا آب بلا سرت

اینو بهم گفت مادرت

حالا نمونده قطره آبی تو حرم داره میسوزه جیگرت

میسوزه قلب خواهرت

مثه روزای بچگی خیره به خواهر شدی آرومی حسین

همیشه مظلومی حسین

آروم آروم رگاتو میبره برات نمونده حلقومی حسین

همیشه مظلومی حسین

خون گلوتو پس نزن مکیمیرم

نفس نمفس نفس نزن میمیرم

مثه کبوتری که گیر افتاده

خودتو به قفس نزن میمیرم

وای زخم رو زخم داری به روی تنت

وای من فدای دست و پا زدنت

****

برادر جان سلیمان زمانی

چرا انگشت و انگستر نداری

بمیرم من مگر مادر نداری

بمیرم من مگر خواهر نداری

امان ای دل وای

همه از خیمه ها بیرون دویدن

ولی سالار زینب را ندیدن

اگر کشتن چرا آبت ندادن

چرا ز آن دُر نایابت ندادن

اگر کشتن چرا مویت کشیدن

چو گرگی پنجه بر رویت کشیدن

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر