شب آخر شد و چشمان حرم گریان است * کربلایی جواد مقدم

بازدید: 2160 بازدید

شب آخر شد و چشمان حرم گریان است

سینه کرب و بلا از تب غم سوزان است

امشب آرامش قبل از سحر طوفان است

آسمان در دل این صائقه سرگردان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

خیمه ها غرق مناجات و دعای سحر اند

همه آماده هجرت همه فکر سفر اند

همه لبریز شهادت همه مرد خطر اند

قلب تاریخ از این زمزمه ها لرزان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ترس افتاده به جان و دل دشمن امشب

غیر وحشت چه شود حاصل دشمن امشب

اشک مظلوم شود قاتل دشمن امشب

شب احرام حسین است و شب پیمان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

پسر فاطمه دیده است پریشان ها را

جمع کرده ز روی خاک مغیلان ها را

بین تاریکی خار بیابان ها را

چه کند راه فرار همه ی طفلان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

پاسبان حرم عباس یل بی بدل است

صوت قرآن علی اکبر عجب بی مثل است

یک طرف قاسم و عبدالله و بحث عسل است

لای لایی رباب است که جان سوزان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

این فرات است که بر سینه و سر می کوبد

شور آب است که بر زخم جگر می کوبد

بغض مشک است که بر دیده تر می کوبد

قطره ای آب به اصغر به خدا درمان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ناله کیست دل واقعه را لرزانده

خیمه را آتش تنهایی او سوزانده

روضه را پیش تر از حادثه گویا خوانده

زینب است این که غمش در دل غم پنهان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

تیغ ها منتظر بوسه به دست سقا

نیزه ها در حوس پیکر اربا اربا

تیر ها تشنه زخمی شدن خون خدا

کربلا از غم فردای خودش حیران است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ساربان در طمع غارت انگشتر بود

شمر در فکر رسیدن به متاع سر بود

حرمله منتظر داغ دل مادر بود

فکر خوبی همه درگیر تنور و نان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

قتلگاه است که فردا پره خون خواهد شد

پسر فاطمه از اسب نگون خواهد شد

خیمه ها غارت و بی سقف و ستون خواهد شد

غربت کرب و بلا قصه بی پایان است

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

 

 

شب آخر شد و چشمان حرم گریان است

.
.

شب عاشورا محرم ۱۳۹۹ کربلایی جواد مقدم

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر