غرورم را شکسته خنده نامحرمی یارب * حاج محمود کریمی

بازدید: 631 بازدید

غرورم را شکسته خنده نا محرمی یا رب

چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمی افتد

جماعت داشت می آمد دلم لرزید میگفتم

که بی خود راه نا مردی به ما این سو نمی افتد

کشیدم قد به روی پایم و آن لحظه فهمیدم

که حتی رد باد سیلی اش بر گونه می افتد

به روی شانه ام دستی و دستی داشت بر دیوار

به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمی افتد

میان خاک میگشتیم و میگفتم

خدایا گوشواره اینقدر آن سو نمی افتد

نشد حایل کند دستش گرفته بود چادر را

که وقتی دست حایل شد کسی با رو نمی افتد

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر