غم که آوار میشود ای وای * حاج محمود کریمی

بازدید: 1394 بازدید

غم که آوار میشود ای وای

درد بسیار میشود ای وای

خواب دشوار میشود ای وای

سرفه خون بار میشود ای وای

روضه تکرار میشود ای وای

غربت بی حدش به یادش هست

هق هق ممتدش به یادش هست

پسر ارشدش به یادش هست

قاتلی که زدش به یادش هست

تا که بیدار میشود ای وای

کن دعا که دگر زمین نخورد

هیچ زن درگذر زمین نخورد

لااقل بی خبر زمین نخورد

پیش چشم پسر زمین نخورد

که چنین زار میشود ای وای

شهر صد رنگ بود و مادر بود

نیت چنگ بود و مادر بود

کوچه ای تنگ بود و مادر بود

هر طرف سنگ بود و مادر بود

فصل آزار میشود ای وای

خواست پیشش سپر شود که نشد

سدِ چندین نفر شود که نشد

مانعی در گذر شود که نشد

قد او بیشتر شود که نشد

حرف انظار میشود ای وای

وای از ازدحام و نا محرم

آه بیت الحرام و نا محرم

فاصله یک دو گام و نا محرم

پا به ماه امام نا محرم

چشم خون بار میشود ای وای

کمرش را گرفت برخیزد

پسرش را گرفت برخیزد

چادرش را گرفت برخیزد

تا سرش را گرفت برخیزد

همه جا تار میشود ای وای

از زمین خوردنش شکسته شده

هفت جای تنش شکسته شده

حسن از دیدنش شکسته شده

هم علی هم زنش شکسته شده

وقت دیدار میشود ای وای

با رخ خیس و چهره زردش

پسرش تا به خانه آوردنش

صورتش را گرفته از مردش

پسرش تا به خانه آوردش

نه که سیلی دلیل سر دردش

سنگ دیوار میشود ای وای

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر