فلک یک آسمان خورشید و ماه * سید مهدی میرداماد

بازدید: 1004 بازدید

فلک یک آسمان خورشید و ماه و اختر آورده

ملک ساغر به بزم عاشقان از کوثر آورده

به مکّه آمنه بار دگر پیغمبر آورده

و یا بنت اسد از جوف کعبه حیدر آورده

و یا امّ البنین ماه محمد منظر آورده

عروس فاطمه لیلا علی اکبر آورده

جمال بی مثال حی سرمد زاده ای لیلا

خدا را بهترین عبد مؤیّد زاده ای لیلا

پسر زادی و یا روح مجرد زاده ای لیلا

به خُلق و خوی و منطق هر سه احمد زاده ای لیلا

محمد را محمد را محمد زاده ای لیلا

قیامت قامتی زادی که با خود محشر آورده

الا ای رهروان حق چراغ راه پیدا شد

جوانان جهان را رهبری آگاه پیدا شد

بشارت اهل دل را ملک دل را شاه پیدا شد

به روی شانۀ شمس ولایت ماه پیدا شد

ولی الله فرزند ولی الله پیدا شد

زهی مامی که فرزند ولایت گستر آورده

جمال بی مثال حضرت رب جلیل است این

حسین و حیدر و زهرا و احمد را سلیل است این

رخش جنت لبش کوثر دهانش سلسبیل است این

کلیم است این مسیح است این ذبیح است این خلیل است این

ز آل الله در دشت بلا اول قتیل است این

برای هدیه در راه خدا دست و سر آورده

سزد جبریل از کوثر وضو گیرد زبان شوید

مگر از غنچه لبهاش گل در وصف او روید

ملک در مصحف رخسار او روی خدا جوید

بشر عطر محمد را ز باغ خُلق او بوید

نه تنها یوسف زهرا که دشمن مدح او گوید

به حیرت خصم را هم این خدایی منظر آورده

سلام انبیا بر غیرت و اخلاص و ایمانش

درود جان و تن تا صبح محشر بر تن و جانش

چه قابل جان من همه عالم به قربانش

حسین ابن علی بگرفته و بوسد چو قرآنش

سزد تفسیر گردد سوره والشمس در شانش

مگو کز مهر گردون هم رخی زیبا تر آورده

رخش جنت قدش طوبی دلش کعبه لبش زمزم

پیامش روح قرآن و کلامش آیت محکم

به تار طره اش بسته حیات عالم و آدم

نه تنها بیت ثارالله جهان از او شده خرّم

ملایک در سما بگرفته اند این ذکر را با هم

که لیلا بر حسین ابن علی پیغمبر آورده

سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش

به بازوی ولی اللهی وجه خداوندش

ملایک دستبوس و انس و جان تا حشر پابندش

شرافت آستانبوس و شهادت آبرومندش

حسین و مجتبی و زینب و عباس بوسندش

سپهر حسن را این پاک مادر محور آورده

نبوت بر جمال کبریایی منظرش نازد

امامت بر دم گرم شهادت پرورش نازد

بزرگی سر فرود آورده بر خاک درش نازد

شفاعت بر کرامت های روز محشرش نازد

شهادت بر همه گلزخمهای پیکرش نازد

شجاعت بر دو بازویش سلام از حیدر آورده

جوانان جهان آیینه دار خط و آیینش

ندیده تا شهادت جز خدا چشم خدا بینش

به وقت حمله دشمن هم گشاید لب به تحسینش

عجب نبود اگر خون بگذرد از عرشه ی زینش

عطش گلبوسه ها بگرفته از لبهای شیرینش

اگر چه بر پدر دریایی از چشم تر آورده

زمین رزمگاه معرکه بدر و پیمبر او

قتال پهندشت کربلا صفین و حیدر او

به رزم صحنه عاشور ثارالله دیگر او

زعیم و اسوه رزمندگان تا صبح محشر او

ز آل الله روز جان فشانی پیشرو تر او

به حق ایمانی از کوه گران محکمتر آورده

سلام ای آفتاب سرخ عاشورا علی اکبر

درود ای آرزوی یوسف زهرا علی اکبر

گل باغ جنان در دامن صحرا علی اکبر

تویی در بزم جان ماه جهان آرا علی اکبر

کرامت کن برات کربلا ما را علی اکبر

که داغ کربلایت ناله از دلها برآورده

تو قرآنی تو فرقانی تو یاسینی تو طاهایی

تو در کوی ذبیح الله اعظم ذبح عظمایی

تو اوّل کشته در دشت بلا از آل زهرایی

تو از صبح ولادت تا شهادت عشق بابایی

تو در دشت بلا همچون شجر در طور سینایی

که نخل میثم از باغ کمالاتت بر آورده

شاعر: استاد سازگار

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر