لحظه های نوکری میگذره و * محمدحسین حدادیان

بازدید: 1270 بازدید

لحظه های نوکری میگذره و تازه من خودم رو پیدا میکنم

تو همین هروله و سینه زنی یاد کل پیرغلاما میکنم

یاد حاج احمد کافی ناد علی کربلایی

یاد حاج علی آهی یاد مردان خدایی

عطر بهار و سوز صدا رو

نوکری نیست نخونده شعر سازگار و

گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام

هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود

*****

پیر غلام آذری زبون اگه بگه یا حسین دلت رو میبره

حاج کلامی نفسش حیدریه شعراشو حضرت زهرا میخره

سوز حاج اصغر زنجانی دل عاشقا رو میسوزه

هر کسی رو من دیدم محو یا حسین حاج فیروزه

یاد قدیم و روضه میگیم و میای بخونیم نوحه حاج سلیم و

زینب زینب زینب کانون وفا زینب

ای دردَ دوا زینب

غم قهرمانی زهرا نشانی

 ای نور با ایمان جانیم سنَ قُربان

******

هر چی نوکریم قدیمی تر میشه رنگ و بوی پیر غلامی میگیرم

اگه سنگم بزنی هم یا حسین من از این خونه که جایی نمیرم

یاد سوز کوثری ها و روضه های حاج منصور و

نغمه غلامعلی ها که اونا یادمون دادن شور و

میگم مداوم همیشه دائم تازگی داره شعرای اکبر ناظم

عزیز فاطمه عرش را قائمه

طائر گلزار بهشتم خوشم از این گل و سرشتم

.

.

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر