منم زینب که معنای وفایم * حاج محمود کریمی

بازدید: 3581 بازدید

منم زینب که معنای وفایم

منم که فانی راه بقایم

منم یک زن ولی در اوج غیرت

امیر فاتح کرب و بلایم

به زهرایی شبیه مادرم من

به مولایی بسان حیدرم من

حسینم رفت اما دین به جا ماند

به تنهایی امیر لشکرم من

کلید گنج اسرار حسینم

چو عباسم علمدار حسینم

حسینم گر به مقتل آرمیده

من امشب چشمِ بیدار حسینم

اگر چه زیر بار غم خمیدم

و گر جام بلا را سر کشیدم

اگر چه جسم بی سر دیدم اما

به غیر از عشق و زیبایی ندیدم

همین امروز دیدم دلبرم رفت

یگانه سایه روی سرم رفت

فرات و اشک خیمه موج میزد

لب تشنه حسینم از حرم رفت

به مقتل دیده های دخترش بود

که تیغ دشنه روی حنجرش بود

تمام لحظه های سر بریدن

سرش بر روی پای مادرش بود

زبانِ گفتنم آتش گرفته

ز کعب نی تنم آتش گرفته

حرم میسوخت طفلی داد میزد

که بابا دامنم آتش گرفته

غم تو آتشی بر جان ما زد

یکی آتش به جان خیمه ها زد

یکی انگشت و هم انگشترت برد

یکی رأس تو را بر نیزه ها زد

تو رفتی و میان خیمه ماندیم

تیمم کرده و چادر تکاندیم

نشسته خسته با دستان بسته

همه با هم نماز صبر خواندیم

غم تو آتشی بر جان ما زد

یکی آتش به جان خیمه ها زد

یکی انگشت و هم انگشترت برد

یکی رأس تو را بر نیزه ها زد

نوحه

گلی گم کرده ام میجویم او را

به هر گل میرسم میبویم او را

گل من یک نشانی در بدن داشت

یکی پیراهن کهنه به تن داشت

اگر جویم گلم در این گلستان

به آب دیدگان میشویم او را

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر